جدول جو
جدول جو

معنی تاب دار تابدار - جستجوی لغت در جدول جو

تاب دار تابدار
پرپیچ وتاب، پرتاب، پیچیده، تابیده، تافته
متضاد: صاف، شلال، لخت، تابان، روشن، پرفروغ
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پادشاه، تاجور، دیهیم دار، سلطان، شاه
متضاد: رعیت، مملوک
فرهنگ واژه مترادف متضاد